فقر
 
.::: پرواز شب :::.
Home        My Profile        E-mail       Archive        Titles
برچسب:, :: ::  l3y : Sh.mnv

فقر :

میخواهم بگویم ...
فقر همه جا سر میكشد ...
فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست ...
فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ...

طلا و غذا نیست ...
فقر ، همان گرد و خاكی است كه بر كتابهای فروش نرفتهء یك كتابفروشی می نشیند ...
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است كه روزنامه های برگشتی را خرد میكند ...
فقر ، كتیبهء سه هزار ساله ای است كه روی آن یادگاری نوشته اند ...
فقر ، پوست موزی است كه از پنجره یك اتومبیل به خیابان انداخته میشود ...
فقر ، همه جا سر میكشد ...


فقر ، شب را " بی غذا " سر كردن نیست ...
فقر ، روز را " بی اندیشه" سر كردن است ...

دکتر علی شریعتی


پی نوشت : این دقیقا همون چیزیه که این روزا زیاد بهش فکر می کنم . . .